در پرواز مغناطيسي به تکنولوژي بسيار بالايي نياز نداريم. موضوع اساسي در پرواز فقط به چهار معادله ماکسول مربوط است. معادلات ماکسول ، معادلات بنيادي الکترومغناطيس هستند که بر هر چيزي ، از نحوه کار يک نان برشته کن برقي تا گسيل نور ستارگان حاکم است. نيروي بالابر مربوط به پرواز مغناطيسي را ميتوان با آزمايشي مبتني بر شرايط هندسي ساده اندازه گيري کرد. هرگاه دو سيم دايرهاي با قطرهاي يکسان و حامل جريان را به فاصله کمي از هم قرار دهيم، عبور جريان از هر سيم يک ميدان مغناطيسي در محل سيم ديگر توليد ميکند. برهمکنش حاصل از جريان حلقه بالايي با جريان پاييني ، حلقه پايين را بلند ميکند. آموزش تعميرات بردهاي الکترونيکي
يک آزمايش
دو حلقه سيم دايرهاي به قطر يک متر اختيار کنيد. وزن هر حلقه سيم ??? نيوتن است. هرگاه فاصله مراکز حلقهها ????? متر و جريان گذرنده از هر سيم ??? آمپر باشد، حلقه پاييني معلق ميماند. توجه کنيد که در اين حالت بايد جهت جريان در حلقهها يکي باشد. اگر جهت جريانها مخالف هم باشد، حلقهها بجاي جذب کردن ، يکديگر را ميرانند. البته فرقي نميکند که از يک دور سيم حامل جريان ??? آمپري يا از يک پيچه ??? دوري حامل جريان يک آمپري استفاده کنيم. آنچه اهميت دارد، حاصلضرب جريان در تعداد دورهاي پيچه است.
بالابر مغناطيسي
با استفاده از روش گفته شده در مورد پرواز مغناطيسي بالابرهاي مغناطيسي ساخته شده و مورد استفاده قرار ميگيرند. کارايي بالابرهاي مغناطيسي چنان بالاست که براي بلند کردن يک جسم چند تني، تواني در حد توان يک باتري اتومبيل مصرف ميکنند. جريانهاي مورد نياز آنقدر پايين هستند که براي ساختن اين سيستمها بدون استفاده از ابر رساناها ، ميتوان از فلزات عادي مانند مس ، آلومينيوم و فولاد استفاده کرد. چون کنترل وضعيت سيستم بطور الکترونيکي انجام ميشود، مدارهاي کنترل از حافظه يک کامپيوتر که ميتواند بي نظميهاي مسير را برطرف کند، استفاده ميکنند، لذا حرکت سيستم به نرمي صورت ميگيرد.